تانری آدیله

 

تاملاتی در اصل علیت یا توسعه دیدگاه ذره ای در توصیف ساختار و سازمان

 

فهرست موضوعات

 

·         مقدمه

·         مفاهیم مقدماتی و تعاریف

·         تحلیل برخی مسائل موجود بر اساس خط مشی تعاریف 

·         چند مسئله

·         جملات مجرد بی تحلیل

 

 

مقدمه

  در این مقاله سعی بر توصیف نحوه تشکیل ساختارها و سازمانهای موجود بر اساس مفاهیم علیت و دیدگاه ذره ای میباشد  و نشان دادن اینکه چگونه این ساختارها بر اساس این مفاهیم قابل پایه ریزی است . در اینجا بر استفاده از دو مفهوم  قالب  یعنی هدایتگر و  سیال  یعنی هدایت شونده و دیدگاه فیزیکی سعی در بنای ساختارها در حالت کلی میباشد. این مقاله به صورتی دیگر در بر دارنده مفاهیم سیستم بطور کلی ولی با شکلی دیگر می باشد . در این صورتی دیگر  از مفاهیم سیستم ، سیستم به شکل ( ق ـ س ) بیان شده است که مکانیسم انتقال ، ساختار و سازمان همان مفاهیم سیستم ولی با فرم دیگر را در بر دارد . در ابتدا تعاریف مقدماتی ذکر شده است که توضیح برخی فرآیندها در این تعاریف جستجو میگردد و راه تحلیل این فرایندها را کم و بیش توسط این تغاریف می توان یافت . در ادامه برخی مسائل برای ارائه تفسیر بر اساس مفاهیم ارائه شده ذکر شده است . در حقیقت از این تعاریف برای تفسیر مفاهیم بیان شده  می توان یاری گرفت و خط مشی مفهومی را از آن استنتاج کرد  . علت نگاشتن (این مقاله برای کسانیکه به دنبال نفس وجودی نگاشتن آن میباشند) در مرحله اول جهت منظم کردن  نحوه تفکر نویسنده روی پدیده هاو ارتباط منطقی  آنها با یگدیگر بوده و در دنیایی که منطق تفکر و عمل زیر آماج حملات رفتار  ی است .و در مرحله دوم برای کسانیکه بدنبال داوری های منطقی برای رفتار افراد ، اجتماع پیرامون خویش میباشند . 

البته این مقاله سیر تکمیلی خود را طی میکند(مطالب آن از سال 1371 در حال جمع آوری بوده است) و نویسنده به ناقص بودن آن اعتراف دارد(از کافی نبودن انسجام لازمه آن اطلاع کافی دارد) و سعی وافری نیز در منظم نمودن واصلاح حالت نامأنوسی آن  نشان داد ولی بدلایل مختلف از ارائه یک مجموعه اصولی ، منظم و کامل باز ماند در عین حال برای کسانیکه دستی در این مسائل دارند مطالب ذکر شده میتواند قابل تعقیب با استفاده از پیش دانسته  هایشان  باشد (اما به همین شکل آن دارای برخی تعاریف و مفاهیم و تفاسیر جدید میباشد). در هر صورت نویسنده به همین شکل مجبور به ارائه آن شده است تا اگر در گذر زمان از صحنه روزگار  محو گردید اثر او به عنوان یک تلاش فکری هر چند نا  چیز باقی بماند .

 

تا چه باشد و چه در نظر آید                   

 

                                                                                             هادی مصطفئ زاده

                                                                                                      1379    

 
 

مفاهیم مقدماتی و تعاریف

 

جهان هدفدار وجهان بی هدف دو فرضی است که در مورد بحث هدفداری جهان ابراز میگردد . هدفداری کل جهان اگر قابل تحقیق نباشد جهت داری اجزای آن قابل ردیابی و درک است . اگر جهت داری اجزای آن مورد توجه قرار گیرد هدفداری اجزای آن به صورت یک مسئله روانشناسانه گرایانه مربوط به انسان میتواند قابل توجه باشد. یعنی   جهت داری اجزای جهان وادراک انسانی مجموعا  به هدفداری اجزای آن تحویل پیدا میکند . حقیقتا درک هدفداری جهان واجزای آن و مسیر هدفدار به ختم این مسیر چه از نظر مسائل قکری (مکتب گشتالت) یا مسائل معاش به انسان و مایحتاج آن وابسته خواهد بود . یعنی تمام آنچه به عنوان بحثهای هدفداری مطرح می گردد بدون در نظر گرفتن خود انسان بیهوده خواهد بود .

حال پس با توجه به بحث قبل اگر حرکت جهان و اجزای آن به نحوی با انسان و مسائل او در ارتباط نباشد یا قدرت ارتباط آن ضعیف باشد در این صورت مطلب در کل بی هدف تلقی خواهد گردید .پس هدف چیز هدف چیز قابل توجه انسان و مسیر هدف دار مسیری است که به آن ختم می گردد .

کل این مجموعه را اگر در حرکت ببینیم حرکت آن در نقطه ای ختم می گردد . این نقطه یعنی نقطه خاتمه حرکت را هدف می نامیم. مسیری که این مجموعه طی کرده  قالب  و خود مجموعه را  سیال  می نامیم . بدلیل استفاده زیاد از کلمات قالب وسیال بطور مخفف قالب را به شکل ( ق ) وسیال را به شکل ( س ) نشان خواهیم داد  . ( س ) قابل تغییر و( ق )غیر قابل تغییر ( بسته به موضوع مورد بحث ) فرض خواهد شد .                                                                                   

 

مجموعه ( س ) طیف تمام وکمال حرکات اجزای نهفته در کل جهان آفرینش است که هدف تمام نقاط مورد نظر انسان است که توسط خود انسان دسته بندی شده است . نظر به این که انسان جهان را به شکل خویش دیده و تفسیر می نماید مسیرهایی که او تعریف می کند همان شکل و ساختار وجودی خود او را داراست . چون تمام مسیرها به نقطه ادراک وی یعنی ( من )یا (EGO)ختم می گردد وی نیز نقطه ای را به عنوان نقطه خاتمه حرکت در نظر می گیرد یعنی طبق آنکه قبلأ گفته شد هدف چیزی بیشتر از  نقطه ای فرضی و آنهم تنها در مقیاس انسانی و ادراکی برای یک ذی شعور نیست .

این فرایند تفسیر در مورد وقایع جهان توسط انسان  نا خودآگاه است ونه خودآگاه وبدین سبب وی تمام علوم و فنون را بر این اساس وبر اساس تفسیر علیتی بنا نهاده است . بر این اساس ( ق ) در تمام گونه های حرکت جهان  معین کننده و جهت دهنده حرکت ( س ) است برای رسیدن به نقطه ای  خاص .

(  س ) تمام اجزای جهان  از ذرات بنیادی تا کهکشانها می دانیم که در مسیر خویش که همان نیروهای موثر بر آنهاست و این مسیر را ( ق ) مینامیم بسوی نقطه ای که ما آن را هدف مینامیم حرکت می کند . در تفسیر مکا نیکی حرکت  تغییر مسیر و جهت گیری در اثر برخورد با نقاط یا اجسام صلب و محکم انجام میگیرد که این نقاط جهت دهنده همان ( ق ) خواهد بود .

 

به فرض اینکه ( س ) در حال حرکت دارای مسیر معینی باشد و موضع هدف نیز مشخص باشد ( ق ) ای که آنرا به سوی هدف هدایت خواهد معین خواهد بود .( تفسیر مکانیکی حرکت رهیافت مناسبی برای رسیدن و توضیح مفاهیم حرکت در کل است . در  حقیقت اساس حرکت یک فرایند فیزیکی صرف است که طبق قوانین آن در کلیت قابل توضیح وتفسیر است) .

 

                                                                   

اگر دوباره به توضیح قبل برگردیم و بخواهیم به طور دقیقتر مفاهیم ( ق ) و ( س ) و هدف را ارزیابی کنیم مجددا در تفسیر فیزیکی برای رسیدن ( س ) به  هدف  مجموعه ای کامل از نقاط صلب را خواهیم داشت که تنگ هم چینی آنها مسیر کاملی را از نقطه شروع تا انتها برای هدایت ( س ) طبق شکل زیر می سازد .

 

 

 

مجموعه بالأ شکل بسیار ساده شده و کامل از نظر مفهومی ازساختارهای جهان را نمایش می دهد. این مجموعه را ( ق-س-هدف ) می نامیم .

هر ساختاری در جهان با حذف هدف بر اساس ادراک انسانی به صورت ( ق - س ) می تواند نمایش داده شود . در حقیقت اساسا هر سیستم و ساختاری در جهان از این اجزا تشکیل شده است . ( ق ) توسط نیروهای بین اجزای آن  پایدار می باشد و ( س ) به صورت ریتمیک تحت تاثیر ( ق ) به حرکت خود ادامه می دهد . نیروهای بین اجزای ( ق ) و( س ) آنتروپی منفی جهت حفظ نظم و جلوگیری از فرو پاشی کل ساختار و پایداری ( ق-س ) خواهد بود .

گرایش به نظم پذیری و گرایش به کنار هم قرار گرفتن اجزای جهان به هر شکلی که بتوان تصور کرد رابا مفهوم  آنتروپی منفی متواند بیان گردد . در سیستمهای جهان گرایش به نظم پذیری به دلیل وجودنیروهای بین اجزای تشکیل دهنده آن  وجود خواهد داشت .

در موجودات زنده و انسان که خود سیستمی از سیستمهای جهان است نمود همین گرایش به نظم پذیری درتشکیل جماعات و اجتماع به صورت دیگر متجلی میگرددکه خود متاثر از وضعیت آنتروپی جهانی است که در جزئیت خود در انسجام واجتماع موجودات زنده وبلأخص انسان نیز به صورت دیگر خود را متجلی میسازد . 

 

بحثهای گذشته به تشکیل سیستمی  اجتماع و ساختاری منجر شد که طبق قانون آنتروپی  منفی ازتنگ هم چینی اجزای منفرد جهان بوجود آمده است . این ساختار طبق توضیحات قبل به طور کاملأ ساده شده به شکل: 

 

 

 

 بیان گردید. اگر بخواهیم ساختار عمومی تری برای خود بیابیم که خلاصه شده ساختارهای جهان از نظر مفهومی میباشد به شکل ساده شده زیر میرسیم: 

 

 

 

خطهای ترسیم شده در منحنی بسته ( ق ) های هدایتگر ( س ) میباشد . ( س ) در(  ق ) های مذکور تحت یک سلسله حرکت ریتمیک در حال حرکت است . هدف در مقابل نقطه خروج ( ق-س )قرار دارد . القائ هر( س ) خارجی تعادل (ق-س ) را   بر هم میزند و حرکت ( س ) از درون ( ق-س) به سوی هدف نظام عملکرد ( ق-س ) را معین میکند .

 

تعاریف ( ق-س)

 

                   ·          ( ق-س ) منزوی وغیر منزوی

                   ·          ( ق-س ) یکنواخت وغیر یکنواخت

                   ·          ( ق-س ) زنده وغیر زنده

                   ·          (  ق-س ) های متداخل

                   ·          (  ق ) و ( س )  مطلق

                   ·          هم جنسی ( ق )  و(  س )

                   ·          فضا و( ق-س )

                   ·          ترکیب ( ق-س ) های زنده و غیر زنده

                   ·          شرایط محیطی در ( ق-س )

                   ·          شرایط درونی در( ق-س )

                   ·          عوامل گریز ( س )از(  ق  )

                   ·          مواجهه دو ( ق-س )زنده

                   ·          ( من ) و نقش آن در یک ( ق-س ) زنده

 

                    ·          ( ق-س ) منزوی وغیر منزوی

( ق-س )منزوی (  ق-س ) ای است که تحت شرایط محیطی قرار نگیرد .( ق-س ) غیر منزوی ( ق-س) ای است که تحت تآثیرات محیطی قرار گرفته و ترکیب آ ن تغییر کند . ( ق-س های ) جهان (سیستمهای جهان )  در محدوده منزوی وغیر منزوی قرار دارند . هیچ ( ق-س ) منزوی یا غیر منزوی مطلق درجهان وجود نخواهد داشت .

مثال :

 

                    ·          ( ق-س ) یکنواخت و غیر یکنواخت

( ق-س ) ای یکنواخت است که تمام اجزای ( س ) ای یکسان باشد و(  ق-س ) ای غیر یکنواخت است که اجزای  ( س ) آن نا همگون و غیر یکسان باشد .

مثال :

 

                    ·          ( ق-س ) زنده و غیر زنده

این تقسیم بندی با مفهوم عامیانه زنده و غیر زنده منطبق است .زنده یا غیر زنده بودن  ( ق-س ) به وجود یا عدم وجود  ( من ) در (  ق-س )  اشاره میکند . نقش عامل  ( من )  در حقیقت حفظ مجموعه ( ق-س ) از فروپاشی است و همچنین هماهنگی آن با شرایط محیطی است که توسط ( س ) منتقل میگردد . این شرایط توسط ضربات خفیف ( س ) با توجه به نقش ( من ) به  ( ق ) وارد شده و به تدریج سبب تغییر( ق )و هماهنگی آن با محیط خواهد شد . تعادل بین           ( ق-س ) و محیط نتیجه این تصادم بین ( س ) و ( ق )  است .( ق-س )غیر زنده به دلیل عدم دخالت  ( من ) قادر به هماهنگ کردن خویش با محیط نیست .

در بالأ نقش ( س  ) در توضیح تعادل و انتقال کنش و شرایط محیطی معین است .

 

                ·          ( ق-س )های متداخل :

در زنجیره ( ق-س )ها  هر( ق )ای  س  و هر ( س ) ای (  ق ) می باشد . اگر( ق-س )ذیل را در نظر بگیریم در این صورت خواهیم دید هر ( ق ) خود ( س ) و هر ( س ) خود ( ق )خواهد بود . یعنی در حالیکه ( ق ) برای ( س ) بزرگتر  خود هدایتگر است برای ( ق ) بزرگتر خود ( س ) محسوب خواهد شد . یعنی به شکل ذیل می رسیم :

مثال: ترتیبات مدیریتی هر سازمان و ساختار مواد و اتمها

 

 
   

 

 

                    ·          ( ق )  یا (  س ) مطلق

( ق ) مطلق یا ( س ) مطلق غیر قابل دست یابی است . در نتیجه ذره بنیادی دست نیافتنی خواهد بود . ( س )مطلق

یعنی یک ذره بی جرم و تماما دارای آنچنان  خصوصیات کنشی بی تاثیر در ( ق ) خویش و ( ق ) مطلق یعنی یک عنصر تآثیر گذار مطلق بی تآثیر کنشی در خود . (( ق ) مطلق خدا و( س ) مطلق همان که او مقدر دارد .)

 

                    ·          هم جنسی ( ق ) و ( س ) در ( ق-س ) :

( س ) هم جنس ( ق ) خود است زیرا با آن در حال کنش میباشد .

مثال :

 قوانین اجتماعی و انسان اساسا هم جنس یکدیگرند . (هر دو از جنس  الم و لذت  هستند  زیرا با هم  در حال کنش  می باشند )

میدانها و ذراتی که بین آنها تاثیر و کنش متقابل وجود دارد از یک جنس می باشند .

 

 

                    ·          فضا و تعریف آن در ( ق-س) :

فاصله بین ( ق ) و ( س ) به عنوان فضا تعریف میگردد . در حقیقت فاصله بین علت تا معلول و در تعریف آنتروپی فاصله اجزایی که تعادل در ساختار را با توجه به تعادل میان آنتروپی مثبت و منفی و بر اساس تعادل میان نیروهای گریز و نیروهای  جاذب تشکیل میدهند به عنوان فضا تعریف میگردد . با توجه به اینکه  بنیاد ساختار بر این مفهوم خواهد بود یعنی در حقیقت ساختار حاصل تعادل بین نیروهای گریز و نیروهای جاذب میباشد .

در این تعریف دوتایی های ذیل درمفهوم فضاوساختار هم ارز هم خواهند بود :

 

                                         (  ق     س )  -  ( علت - معلول)    ( نیروهای گریز نیروهای جاذب)

 

این دو تایی ها متناسب و هم ارز دو تایی (الم لذت) میباشد و از اینجا مقیاس انسانی وسویه انسانی تفاسیر درتفسیر علوم و پدیدههای طبیعی معین میگردد و اساس درک انسان از طبیعت بر اساس هم ارزی (الم-لذت)_(جاذبه-دافعه) خواهد بود. چون فضاومفهوم فاصله از این دوتایی می تواند مشتق گردد. نوسان این مفاهیم همانا مفهوم زمان را تداعی خواهد کرد .

 

        ·          ترکیب (ق-س) های زنده و غیر زنده :

چنانچه مجموعه ای از (ق-س)ها یا سیستم های زنده و غیر زنده را داشته باشیم و این مجموعه تشکیل (ق-س) بزرگتری را بدهد این (ق-س) بزرگتر به دلیل وجود تنها یک( ق-س)  زنده ، زنده  خواهد بود. زنده بودن جهان از همینجا نشأت می گیرد زیرا خارج از قوانین شناخته شده ثابت و جهان شمول ترکیب رخدادها در جهان با دخالت انسان و موجودات ذی شعور طبق هیچ قانون شناخته شده ای و بی پیش بینی هر قانونی می تواند تغییر یابد . یعنی چارچوبی برای این تغییرات وجود ندارد . و در نتیجه پیش بینی حوادث جهان با داشتن تمام علم جهان همان گونه که نیوتن و برخی دانشمندان دیگر از آن سخن رانده اند در تئوری و جهانی مصداق خواهد داشت که وجود موجودات ذی شعور در آن منتفی باشد .

 

  ·          شرایط محیطی در (ق ـ س )

شریط محیطی عاملی است خارج از مرزها و محدوده تعریف شده هر  (ق ـ س) که میتواند ترکیب شناخته شده      (ق ـ س ) را تغییر دهد .

 

        ·          شرایط درونی هر (ق ـ س)

تاملاتی در اصل علیت یا توسعه دیدگاه ذره ای در توصیف ساختار و سازمان-2

تاملاتی در اصل علیت یا توسعه دیدگاه ذره ای در توصیف ساختار و سازمان-1

س ,ق ,  ,جهان ,·          ,زنده ,ق س ,    ,ق ـ ,                   ·          ,ـ س ,زنده                    ·          ,·          شرایط درونی ,                   ·          شرایط ,·          شرایط محیطی

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

تست ♻️✔اندرویدکده✔♻️ بندر عسلویه فاطمه فاطمه است راه های کمک به خود خانواده و دوستان در مقابل ویروس کرونا آموزش بورس در اصفهان | تضمینی | ارائه مدرک از وزارت علوم زندگی ارگانیک حق شماست خاطرات ممنوعه فعالیتهای مالی استخدام ادمین اینستاگرام و مدیریت شبکه های اجتماعی